۳ کارگر جسد سرکارگرشان را دفن کردند!/حقوقمان را نمیداد!
ناپدید شدن مرد جوان رسیدگی به این پرونده از اوایل سال ۱۴۰۱ به دنبال ناپدید شدن مرد ۴۰ سالهای به نام افشین آغاز شد.
همسر وی که به پلیس آگاهی رفته بود گفت: شوهرم سرکارگر است و مدتی است در یک ساختمان نیمه کاره مشغول به کار شده. دو روز است خبری از او ندارم و گوشی موبایلش خاموش شده. میترسم بلایی سرش آمده باشد.
با این شکایت تلاش برای افشای راز ناپدید شدن سرکارگر جوان آغاز شد و ماموران در نخستین گام از تحقیقات به پرس و جو از کارگران ساختمان نیمهساز پرداختند.
اما سه کارگر به نامهای جواد رامین و دانیال مدعی شدند از سرنوشت افشین هیچ اطلاعی ندارند و چند روزی است او را ندیدهاند. در حالی که تحقیقات پلیسی به بنبست رسیده بود ماموران با بررسی آنتن دهی گوشی موبایل افشین دریافتند گوشی موبایل وی آخرین بار در ساختمان نیمه کاره آنتن دهی داشته است.
با افشای این ماجرا نوک پیکان اتهام به سوی سه کارگر جوان چرخید و آنها بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفتند و پرده از قتل سرکارگر برداشتند.
اعتراف به جنایت در ساختمان نیمه ساز: جواد گفت: افشین سرکارگر بود. او از کارفرما پول گرفته بود، اما حقوق ما را نمیداد. به همین خاطر چند بار با او بحث کردیم. آخرین بار من و رامین و دانیال در حال خوردن غذا بودیم که فشین وارد ساختمان شد. ما اعتراض کردیم و خواستیم تا حقوقمان را بدهد.
اما او شروع به داد و فریاد کرد. ما که عصبانی شده بودیم او را کتک زدیم. من و رامین با بیل به سرش زدیم که بیهوش روی زمین افتاد و چند دقیقه بعد متوجه شدیم جان سپرده است. نیمه شب بود که دانیال جسد او را داخل گونی گذاشت و به بیرون ساختمان بیرون برد و در بیابانهای حاشیه جنوب تهران دفن کرد.
با اظهارت این مرد رامین نیز مشارکت در قتل را پذیرفت و دانیال گفت جسد را شبانه در بیابانهای حاشیه تهران دفن کرده است، با اطلاعاتی که متهمان به پلیس داده بودند بقایای جسد کشف و به پزشکی قانونی منتقل شد.
به این ترتیب برای جواد و رامین به اتهام مشارکت در قتل کیفرخواست صادر شد و آنها در شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
جواد گفت: من و رامین و دانیال مدتی بود در ساختمان نیمهساز کار میکردیم. اما افشین از کارفرما پول گرفته بود ولی حقوق ما را نمیداد. به همین خاطر با او اختلاف داشتیم. آخرین بار سر غذا با او درگیر شدیم و من و رامین با بیل به سر او کوبیدیم. اما قصد کشتن او را نداشتیم.
رامین نیز اظهارات همدستش را تایید کرد و مدعی شد در اوج عصبانیت با بیل به سر قربانی زده است. دانیال نیز گفت: من در قتل هیچ دخالتی نداشتم. من وقتی دیدم جواد و رامین افشین را کشتهاند از ترسم جسد را دفن کردم. من به خاطر همکارانم سکوت کردم و به کسی حرفی نزدم.
شکسته شدن حکم قصاص دو کارگر
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و جواد و رامین را به اتهام مشارکت در قتل به قصاص محکوم کردند. اما این حکم در دیوان عالی کشور شکسته شد و قضات عالی رتبه خواستند تا درباره اخفای جسد وهمچنین اخفای ادله جرم تحقیقات تکمیل شود، با تکمیل تحقیقات بار دیگر سه متهم در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
جواد ورامین اتهام قتل را پذیرفتند، اما مدعی شدند در اختفای جسد و ادله جرم دستی نداشتهاند ودانیال به تنهایی جسد را دفن کرده است. وقتی دانیال روبه روی قضات ایستاد گفت: من به خاطر دوستانم سکوت کردم و به پلیس حرفی نزدم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.